این مطلب مسلّم است که انسان عین موجود خارجى را درک نمى ‏کند، بلکه مدرکات انسان در خود او است و به این جهت است که یک دسته از فلاسفه معروف به ایده آلیسم در وجود عالم خارجى شک دارند، چنانکه در همین سنوات، "هنرى پونکاره" فیلسوف فرانسوى‏ بر همین عقیده است: چون ما عالم خارج را در ذهن نمى‏ گنجانیم و آنچه تعقّل مى ‏کنیم در خارج نیست، پس از کجا بدانیم عالمى غیر آنچه که تعقّل مى ‏کنیم موجود باشد؟

جواب این سخن به‏ طورى که فلاماریون در یکى از کتب خود داده است این است که: اگرچه مدرکات ما فقط در ذهن است و لیکن یقین داریم که از خارج ذهن تأثیرى در ذهن مى ‏شود تا خاطره در آن خطور مى ‏کند. مثلا چشم به طرفى مى ‏اندازیم درختى مشاهده مى ‏کنیم، اگرچه درخت مشاهد در ذهن است و لیکن از عطف توجّه به یک طرفى این صورت در ذهن مى ‏آید و از توجّه به طرف دیگر آن صورت حاضر نمى ‏شود، پس در یک طرف موجودى هست و در طرف دیگر نیست.

منبع: اتحاد عاقل به معقول، صفحه 316، حضرت علامه حسن زاده آملی