۱۹ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

از یک گل یک فوتبالیست به چه جاهایی میرسیم!

در تصویر زیر میبیند که یک گل به ثمر رسیده است. هر شخصی بهره ای از این گل می گیرد، کارشناس فوتبال از این گل یک چیز می فهمد، بازیکن تیم از این گل یک چیزی را درک می کند و من و شمای بیننده هم یک چیز دیگر را و هر کس بهره ای را از این یک حقیقت می گیرد. قطعا آن مطلبی که یک کارشناس فوتبال از یک گل درک کرده است از آنچه که یک بینده عادی فهمیده است متفاوت است. علاوه بر این همان یک گل که یک حقیقت است برای یک نفر شادی را به ارمغان می آورد و برای دیگری غمناک است و شاید برای یک نفر هم بدون نظر و عکس العمل باشد. پس تصدیق می کنید که حقیقت یک گل در فوتبال یک چیز است لکن برداشتها و سطح فهم ها و عکس العملها در قبال آن متفاوت است.

این مثال ساده را زدم تا مقصودم در این مطلب وبلاگ قاصدون ملموس تر شود. مثالی دیگر:

آب هم یک حقیقت است و برای همه مورد استفاده قرار می گیرد که (و انزلنا من السما ماء) اما همین یک حقیقت در گیاه ترتیزک تلخ می شود و در کاهو شیرین، در مار نیش می شود و در زنبور عسل نوش. تمام این موجودات از این یک حقیقت که برای همه شان به یک صورت متبلور بود استفاده کردند اما هر کدام مطابق ذات خودشان آن را تغییر دادند.

جلوتر برویم. قرآن هم یک حقیقت است که بر جان پیامبر نازل شده است اما ننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین إلا خسارا) همین یک حقیقت برای یک نفر مایه شفا و رحمت و برای دیگری سبب خسران است.

مقصودم این است که ما که انسان آفریده شدیم و همان یک حقیقت آب را مطابق ذاتمان به این هیئت ظاهری در آوردیم، سعی کنیم که همان یک حقیقت قرآن و یک حقیقت روزه و یک حقیقت نماز و... نیز در ما نوش شوند نه نیش. فتأمل.

ان شاء الله...

۲۹ نظر ۹۳/۰۴/۱۴
۱۳۷۷ بازديد

من پاداش روزه توام

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ:

الصَّوْمُ‏ لِی‏ وَ أَنَا أجْزِی‏ به

اگر فعل (اجزی) را معلوم بخوانیم یک معنا و اگر این فعل را مجهول بخوانیم معنایی دیگر و البته لطیفتر به دست می آید.

اگر اجزی را معلوم بخوانیم معنی این می شود:

خداوند فرمود: روزه مال من است و من پاداش آن را می دهم.

اما اگر اجزی را مجهول بخوانیم معنا این می شود:

روزه مال من است و من به روزه جزا داده می شوم

(یعنی من پاداش روزه ی روزه دار میشوم)

حال تو ای روزه دار ببین که روزه ات را برای چه کسی می گیری و چه پاداشی در قبال آن دریافت می کنی.

منبع حدیث: بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏لد 93 ؛ ص254

۱۱ نظر ۹۳/۰۴/۱۲
۱۰۶۶ بازديد

امان از نفس!

شیخ سعد الدین حموى سوار بود و به رودخانه رسید و اسب از آب نمى‏ گذشت، امر کرد که آب را تیره ساختند و به گل آلوده کردند و اسب در حال بگذشت. فرمود:

تا خود می دید از این وادى عبور نمى‏ توانست کرد. (1)

به قول جناب مولوی:

هر قبله ای که بینی بهتر ز خود پرستی


پی نوشت: 1. هزار و یک نکته، نکته 141

۷ نظر ۹۳/۰۴/۱۰
۹۳۹ بازديد

درجات روزه

صوم را سه درجه است: صوم «عموم» و صوم «خصوص» و صوم «اخصّ الخصوص»

امّا صوم عموم، پس، آن کفّ «بطن» و «فرج» است، از مفطرات معهوده،

و امّا صوم خصوص، کفّ «سمع» و «بصر» و «زبان» و «دست» و «پا» و سایر جوارح است، از گناهان، چنانکه حضرت صادق علیه السّلام فرموده: «اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک، و غیر ذلک»،

و صوم اخصّ الخصوص، کفّ قلب است، از جمیع «ما سوى اللّه» و احتراز دل است، از افکار دنیویّه و شواغل دنیّه، مگر شواغل دنیویّه که وسیله آخرت و ماوراى دنیا و آخرت باشند.


۸ نظر ۹۳/۰۴/۰۸
۹۶۸ بازديد

غزل شهر الله (حضرت علامه حسن زاده آملی)

خوش آمد باز شهر الله خوش آمد
برای مردم آگه خوش آمد

ندای عرشی صوموا تصحوا ؛
ز میر کاروان ره خوش آمد

خوش آمد همدم شب زنده داران
چو یار مهربان از ره خوش آمد

بود در این صدف دُرّ یتیمی
فروزانتر ز مهر و مه خوش آمد

فرود آمد به شهر الله قرآن
ز هفتم آسمان به به خوش آمد

نه قرآن بلکه دیگر مصحف حق
در او نازل شده خه خه خوش آمد

مهی گسترده در وی خوان یزدان
ندارد منع این درگه خوش آمد

در این مه میهمانان خدائیم
خدایا این مبارک مه خوش آمد

برای خلوت دلداده عشق
سر شب تا سحر صد ره خوش آمد

حسن از ذوق ادراکش سراید
خوش آمد باز شهر الله خوش آمد

25 شعبان 1348شمسی، دیوان اشعار علامه حسن زاده آملی


۷ نظر ۹۳/۰۴/۰۷
۹۱۵ بازديد

طرح= خدای من چگونه فراموشت کنم؟

الهی کیف انساک و لم تزل ذاکری و کیف الهو عنک و انت مراقبی

خدای من، چگونه تو را فراموش کنم در صورتی که تو همیشه به یادم هستی

و چگونه از تو غافل گردم در صورتی که تو پیوسته مراقب من هستی؟

مناجات الراجین امام سجاد علیه السلام


(برای دریافت طرح با کیفیت اصلی روی تصویر کلیک کنید):

طرح: خدای من چگونه فراموشت کنم؟


۱۳ نظر ۹۳/۰۴/۰۶
۱۵۸۸ بازديد

غزل صید عشق (حضرت علامه حسن زاده آملی)

ای که دوری ز یار یعنی چه؟

می بری انتظار یعنی چه؟

آفتابی چنین درخشنده

دیده ها در غبار یعنی چه؟

تو بپرسی ز یار و من او را

دارم اندر کنار یعنی چه؟

من پی صید عشق و عشق مرا

می نماید شکار یعنی چه؟

هر دمی عالمی دگر بینم

از تجلّی یار یعنی چه؟

واحدی جلوه کرد و شد پیدا

عدد بی شمار یعنی چه؟

من به یارم شناختم یارم

تو به نقش و نگار یعنی چه؟

ذرّه ای نیست در همه عالم

نبود بی قرار یعنی چه؟

همه در کار یار حیران اند

از صغار و کبار یعنی چه؟

عابدان مست حور و غِلمان اند

عارفان مست یار یعنی چه؟

نیست در فکر خویشتن یک تن

در میان هزار یعنی چه؟

دیده دیدار یار ار خواهد

نبود اشکبار یعنی چه؟

ای که خواهی کمال و از دنیا

نشوی بر کنار یعنی چه؟

آن که گر آدم است و می خواهد

آدمی را فگار یعنی چه؟

ای به غفلت سر آمده عمرت

نیستی شرمسار یعنی چه؟

حسن ار وصل یار را خواهد

نبود راه وار یعنی چه؟


دیوان اشعار حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله ، ص 136 و 137

۶ نظر ۹۳/۰۴/۰۶
۱۵۱۴ بازديد

قسمت چهارم و پنجم مستند "نسل پاک" (تأثیرات والدین بر کودک)



برنامه "مجله بارداری" که از شبکه دوم سیما پخش می شود، اقدام به تهیه بخشی با عنوان "نسل پاک" کرده است که در آن فرمایشاتی از حضرت استاد صمدی آملی درباره خانواده، انعقاد نطفه پاک و... مطرح می شود. قسمت چهارم و پنجم این مجموعه در تاریخ  5 تیر 1393 پخش شده است. موضوع مهم این قسمتها  "تأثیرات والدین بر کودک" است که می توانید آن را دریافت کنید.
قسمت چهارم:

موضوع: تأثیرات والدین بر کودک  **    زمان: 4:30    **   حجم: 25 مگابایت (کیفیت عالی)

۴ نظر ۹۳/۰۴/۰۵
۱۳۸۲ بازديد

چگونه اوقات فراغت را پر کنیم؟

محصّل را ممکن است در طیّ روز بواسطه ی انغمار (1) در مباحث علمی و فکری، خستگی و کسلی روی آورد ، در این وقت شایسته است جان خود را به لطایف حکمی که در کتابهایی چون کشکول شیخ بهائی و مستطرف و عقد الفرید و محاظرات راغب و دواوینی چون حافظ و دیوان شمس و مثنوی معنوی و شاهنامه ی فردوسی و ... ترویح نماید . مبادا که در این حین مشغول بازی های مختلف و اباطیل گوناگون شود و وقت خود را صرف اموری کند که نقشی برای کسب کمالات انسامی او ندارد . بلکه مطابق با ذوق خود به مطالعه ی تاریخ و سیر در سرگذشت علماء و صلحاء نماید . و یا اینکه در کتاب هایی گشت و گذار نماید که پیرامون عجائب و غرائب نظام آفرینش به خصوص بدن طبیعی نگاشته شده اند ، به دستورات طبّی مراجعه کند ، خواصّ گیاهان را مطالعه نماید ، اخلاق حیوانات را بررسی نماید ، و ده ها کار دیگر که هم برای انبساط و ترویح روح مناسب است و هم اینکه وقت صرف نمودن در آن ها موجب بطلان عمر آدمی نمی شود.

اما اینکه از میان داستان ها و قصص ، بلکه به طور کلی از میان تمامی مدرَکات ، کدامیک جزء دانسته های غیر مفید و کدامیک جزء علوم و معارف انسانی به شمار می آیند ، عقل نازنین آدمی در این طریق معرفت ، ‌نعمت بسیار بزرگی به شمار می رود . به طوری که خود به صراحت حکم می کند که کدامیک از افعال او را در نیل به معقولات و مرسلات نظام کمک نموده و کدام یک از افعال مانع و مزاحم ور در این طریق می باشند . لذا هر کسی برای خودش معیار و ممیزان است . و به راحتی می تواند بفهمد که آیا این وقتی که برای تحصیل و یا انجام کاری گذاشته نتیجه ی مطلوبی برای او به همراه داشته است یا نه . بر این اساس منع دینی به عینه همان منع عقلی است و دین غیر از آنچه عقل آدمی بر او حکم می کند ، محدودیّتی برای او قائل نمی شود . در حقیقت بین عقل و شریعت توافق است نه تخالف و این دو هیچ تنازعی با هم ندارند . زیرا که عقل در مسائل فکری قوه ای برای تمایز حق از باطل و در مسائل عملی برای تمایز خیر از شرّ و نافع از مضرّ است و خداوند بدین ودیعه ای که در انسان نهاده او را بر تشخیص صراط مستقیم انسانی از طرق ضلالت و گمراهی تمکّن بخشیده است .

۳ نظر ۹۳/۰۴/۰۲
۹۰۷ بازديد