۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توضیحات علامه حسن زاده آملی درباره نظریه نسبیت» ثبت شده است

توضیحاتی از علامه حسن زاده آملی درباره نظریه داروین

سه مطلب زیر از سه کتاب حضرت علامه حسن زاده آملی درباره نظریه تکامل داروین است:

1. کتاب هزار و یک نکته، نکته 845:

قبل از جنگ بین الملل اول، یکى از علماى آمریکائى از جرجى زیدان به توسط کاغذى پرسیده بود که علماى مسلمان‏ در نظریه داروین چه مى‏ گویند؟ و این سؤال براى علماى مصر فرستاده شد. یکى از آنان جوابى فرستاد و سائل اظهار تشکر کرده، وعده داد جواب او را به انگلیسى ترجمه و منتشر کند.

جواب عالم این بود که نظریه داروین حدسى بیش نیست، و به أدله تأیید نشده. یکى از علماى آلمان عین ادله داروین را ذکر کرده و آن را دلیل تقهقر انسان و مسخ او به میمون دانسته، هیچ بعید نیست که مردى پس از داروین ظاهر شود و ادله او را باطل کند. با اینکه ما تعقل نمیکنیم اگر افراد انسان از زمین بر افتد، انواع بوزینه که از هزاران سال پیش تا کنون موجود بوده و تغییرى نکرده ‏اند این همه اختراعات بشرى و علوم و ادب او را استخراج کنند. اگر عقیده داروین به طور قطع ثابت میشد ما مجبور بودیم ظاهر آیات را طورى تأویل کنیم که با محسوسات و معقولات موافق گردد اما چنین نیست.

نویسنده گوید: پس از داروین‏، آثار انسانى را در اعماق زمین یافته‏ اند، از هشتاد هزار سال پیش از این و بیشتر، و منتها مدتى که داروین‏ معتقد بود سى هزار سال است و این کشف فرضیه داروین‏ را باطل مى‏ کند، چون آنزمان که انسان موجود بود بر حسب این کشف، قبل از دوره میمون است. کسانیکه در فلسفه قدیم بنى نوع انسان را قدیم زمانى میدانستند آدم را به نوع تأویل میکردند یا انسان کامل. و کسانى که امروز جمع بین قول داروین‏ و عقاید دینى میکنند همین را میگویند. گوریلا و شمبانزه همین ‏اند که هستند و همینگونه اولاد خواهند آورد و هرگز اختراعات امروزه انسان را نخواهند یافت.

این مطلب را از یادداشتهاى مخطوط مرحوم استاد علامه شعرانى نقل کرده ‏ایم. کلمه حدس بمعنى دارج و رائج عرف عام آنست نه به معنى مصطلح ارباب معقول. و یکى از کشف آثار انسانى در نکته 557 گفته شد. و در رد داروین کتابها نوشته ‏اند.

2. کتاب هزار و یک نکته، نکته 557:

روزنامه اطلاعات تاریخ 16/ 2/ 1332 ه ش مطابق 22 شعبان 1372 ه ق:

لیما- یونایتدپرس- دیروز از طرف اداره باستان شناسى کشور پرو اعلام شد که عده ‏اى از دانشمندان باستان شناس آن کشور، ضمن کشفیات و حفر آثار قدیمه جنگلهاى «اکوراکو» واقع در 155 کیلومترى لیما اسکلت یک انسان عظیم الجثه ‏اى را پیدا کرده‏ اند که طول قد آن نه پا و نیم مى ‏باشد. ساختمان استخوان‏ بندى این اسکلت به اندازه‏ اى قوى و محکم است که پس از چندین هزار سال که زیر مقدار زیادى سنگ و خاک بوده مع ذلک آسیبى بدان وارد نیامده است.

دانشمندان باستان شناسى پرو معتقدند که اسکلت مزبور متعلق به انسان ششصد هزار سال تا یک میلیون سال قبل بوده است. با اظهار نظر این دانشمندان فرضیه «داروین‏» مبنى بر این که انسان از نژاد میمون است باطل گردیده است زیرا در اسکلت جدید هیچگونه علامتى که حاکى از آثار اسکلت میمون باشد مشاهده نشده است.

تقریبا یک سال قبل یک ظرف قدیمى در همین جنگل کشف شد که مربوط به یک میلیون سال قبل بوده است. این ظرف از سنگ ساخته شده بود و وزن آن به بیست و پنج کیلو مى‏ رسید. پایان.

3. انیس الموحدین، پاورقی، صفحه55:

در این اواخر، طبیعیین در دنیا در مقابل الهیین طغیان فراوان کرده ‏اند و جمعى از آنها نظریه داروین‏ انگلیسى را دست آویز کرده و هیاهوى شدید برپا نمودند، در صورتى که نظریه وى ربطى با مرام آنها نداشت، ولى اخیرا بطلان نظریه داروین‏ درباره انسان بر دانشمندان دنیا واضح گشت و محقّق شد که انسان میلیونها سال قبل از میمون در دنیا وجود داشته است. بعضى از دانشمندان کشف کرده ‏اند که انسان یک میلیون سال قبل در دنیا بوده، در صورتى که میمون 700 هزار سال قبل بوده و اخیرا نیز دانشمندان دیگر کشف نموده‏ اند که بشر چهارده میلیون سال پیش بوجود آمده است؛

۴ نظر ۹۴/۰۶/۱۵
۲۰۳۷ بازديد

توضیحاتی از علامه حسن زاده آملی درباره نظریه نسبیت

آلبرت اینشتین‏"Albert Einstein" نخستین کسى نیست که عقیده نسبیّت را اظهار داشته است، پیش از وى «منکوسکى» و «لوزنتر» و «پوانکاره» و دیگران، عقیده نسبیت را اظهار داشته ‏اند. و لیکن اینشتین‏ به واسطه اطلاع زیاد بر ریاضیات عالیه از یک طرف، و دست داشتن در فلسفه از طرف دیگر، نظریه نسبیّت را به ثبوت رسانید، و به وسیله قواعد و حسابهاى ریاضى ثابت نمود که احکام و قضایاى علمى، نسبى است. اینشتین‏ دوازده صفحه در شرح نظریه خود نوشت و در ظرف پانزده سال 3775 کتاب و رساله در شرح این دوازده صفحه نوشته شده است. (1)

درست است که صدر المتألهین (ملاصدرا) در مباحث حرکت به بعد چهارم از ابعاد چهارگانه جسم به نام «زمان» تصریح مى ‏کند، ولى چنانکه شایسته این بحث بود و کشف این امر آن را ایجاب مى‏ کرد درباره آن سخن نگفته و به اجمال برگزار نموده است، در حالى که پیش از کشف نسبیت «انیشتین‏» و اینکه زمان بعد چهارم جسم است، این مسأله در فلسفه صدر المتألهین پى ‏ریزى شده و حضرت استاد (علامه طباطبایی) با تشریح ابعاد گوناگون حرکت در جوهر، وجود چنین بعدى را براى جسم ضرورى دانسته است. (2)

۴ نظر ۹۴/۰۵/۰۱
۲۵۳۰ بازديد