۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آداب شاگرد» ثبت شده است

دانش پژوه به چه چیزهایی نیاز دارد؟

دانش پژوه به 6 چیز نیاز دارد تا دانا شود:

1. هوش سرشار

2. دوستی پیوسته به دانش

3. بردباری نیکو

4. دلی تهی

5. گشاینده ی دریافت دهنده (استاد)

6. روزگاری دراز

منبع: دروس معرفت نفس. درس هشتاد سوم. حضرت علامه حسن زاده آملی

۳ نظر ۹۳/۰۸/۱۴
۱۰۲۹ بازديد

نکاتی از قرآن کریم= آداب شاگرد در برابر استاد

در این مطلب در نظر داریم نکته هایی را از داستان ملاقات حضرت موسی و حضرت خضر علیهما السلام در باب آداب شاگرد در برابر استاد از کتاب شریف المیزان نقل کنیم:

فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَ‌حْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا ﴿٦٥﴾قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَىٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُ‌شْدًا ﴿٦٦﴾قَالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرً‌ا ﴿٦٧﴾وَکَیْفَ تَصْبِرُ‌ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرً‌ا ﴿٦٨﴾قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّـهُ صَابِرً‌ا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرً‌ا ﴿٦٩﴾
سوره کهف

مطلب عجیبى که از این داستان استفاده مى ‏شود رعایت ادبى است که موسى (ع) در مقابل استادش حضرت خضر نموده، و این آیات آن را حکایت کرده است، با اینکه موسى (ع) کلیم اللَّه، و یکى از انبیاى اولوا العزم و آورنده تورات بوده، مع ذلک در برابر یک نفر که مى‏ خواهد به او چیز بیاموزد چقدر رعایت ادب کرده است!. از همان آغاز برنامه تا به آخر سخنش سرشار از ادب و تواضع است، مثلا:

از همان اول تقاضاى همراهى با او را به صورت امر بیان نکرد، بلکه به صورت استفهام آورده و گفت: آیا مى ‏توانم تو را پیروى کنم؟

دوم اینکه همراهى با او را به مصاحبت و همراهى نخواند، بلکه آن را به صورت متابعت و پیروى تعبیر کرد.

سوم اینکه پیروى خود را مشروط به تعلیم نکرد، و نگفت من تو را پیروى مى‏ کنم به شرطى که مرا تعلیم کنى، بلکه گفت: تو را پیروى مى‏ کنم باشد که تو مرا تعلیم کنى.

چهارم اینکه رسما خود را شاگرد او خواند.

پنجم اینکه علم او را تعظیم کرده به مبدئى نامعلوم نسبت داد، و به اسم و صفت معینش نکرد، بلکه گفت" از آنچه تعلیم داده شده‏ اى" و نگفت" از آنچه مى‏ دانى".

ششم اینکه علم او را به کلمه" رشد" مدح گفت و فهماند که علم تو رشد است (نه جهل مرکب و ضلالت).

هفتم آنچه را که خضر به او تعلیم مى‏ دهد پاره‏ اى از علم خضر خواند نه همه آن را و گفت:" پاره ‏اى از آنچه تعلیم داده شدى مرا تعلیم دهى" و نگفت" آنچه تعلیم داده شدى به من تعلیم دهى".

هشتم اینکه دستورات خضر را امر او نامید، و خود را در صورت مخالفت عاصى و نافرمان او خواند و به این وسیله شان استاد خود را بالا برد.

نهم اینکه وعده ‏اى که داد وعده صریح نبود، و نگفت من چنین و چنان مى‏ کنم، بلکه گفت: ان شاء اللَّه به زودى خواهى یافت که چنین و چنان کنم.

و نیز نسبت به خدا رعایت ادب نموده ان شاء اللَّه آورد.

خضر (ع) هم متقابلا رعایت ادب را نموده اولا با صراحت او را رد نکرد، بلکه به طور اشاره به او گفت که: تو استطاعت بر تحمل دیدن کارهاى مرا ندارى.

و ثانیا وقتى موسى (ع) وعده داد که مخالفت نکند امر به پیروى نکرد، و نگفت:" خیلى خوب بیا" بلکه او را آزاد گذاشت تا اگر خواست بیاید، و فرمود:" فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی‏- پس اگر مرا پیروى کردى".

و ثالثا به طور مطلق از سؤال نهیش نکرد، و به عنوان صرف مولویت او را نهى ننمود بلکه نهى خود را منوط به پیروى کرد و گفت:" اگر بنا گذاشتى پیرویم کنى نباید از من چیزى بپرسى" تا بفهماند نهیش صرف اقتراح نیست بلکه پیروى او آن را اقتضاء مى ‏کند.

۱۵ نظر ۹۳/۰۳/۱۶
۱۴۷۷ بازديد

آداب شاگرد در برابر استاد

در این مطلب قصد داریم خلاصه ای از آداب متعلّم در برابر استاد را ذکر کنیم که از کتاب "منهاج النجاه" ملا محسن فیض کاشانی برداشت شده است.

ادب متعلم با عالم آنست که:

1. در محضرش آغاز به تحیت و سلام نماید.
2. در پیشگاه او کمتر سخن بگوید.
3. تا زمانی که استادش از او چیزی نپرسد، حرف نزند.
4. تا اذن نگرفته سوال نکند.
5. در معارضه با سخنِ استاد نگوید که فلانی برخلاف گفته شما چنین گفته است.
6. برخلاف رای استاد اشاره نکند که نشان بدهد که از استادش به واقع و درست، داناتر است.
7. در مجلس استاد، او را راهنمایی نکند.
8. در مجلس درس به اطراف التفات نداشته باشد، بلکه با ادب بنشیند همانند ادب در نماز.
9. در پیش استاد نه بر علیه او چیره نشود، نه به نفع او.
10. وقتی خواست برخیزد برای استاد برخیزد.
11. او را تابع کلام و سوال خود واقع نکند.
12. در مسیر راه از او سوال نکند تا اینکه به منزلش برسد.
13. در افعال ظاهری استادش در پیش او سوءظن نداشته باشد که منکر او شود، پس استاد به اسرار او آگاه تر است.
14. در نزد استادش فرمایش حضرت موسی به خضر را یادآور شود که به خضر گفت: "آیا کشتی را سوراخ میکنی که تا اهل آن را غرق کنی؟ هر آینه کار نادرست و شگفتی را انجام میدهی"(1)، و بداند که بنا بر اعتماد به ظاهر او را انکار میکند، اشتباه کار است.(2)
(توضیح: ممکن است در ظاهر کاری را از استادش ببیند که با محسابات عقلی خودش ناپسند باشد، اما باید بداند که نباید با دیدن ظاهر اعمال استادش، قضاوت نابجا کند.)
۲۴ نظر ۹۳/۰۱/۱۹
۲۷۴۵ بازديد