امید آنکه در حوزه هاى علمیه صحف ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شده اند و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند از متون کتب درسى قرار گیرند و در محضر کسانى که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفته و راه نمایند درس خوانده شوند.
در نظر این کمترین اول (مفتاح الفلاح شیخ بهائى) , و پس از آن (عده الداعى ابن فهد حلى) , و بعد از آن (قوت القلوب ابوطالب مکى) و سپس (اقبال سید بن طاوس) و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد (صحیفه کامله سجادیه) در عداد کتب درسى در آیند که نقش خوبى در احیاى معارف اصیل اسلامى است.
البته فهم و تعلیم و تعلم آنها بدون معرفت به علوم ادبى و معارف نقلى و عقلى و عرفانى صورت پذیر نیست, از تو حرکت و از خدا برکت {لیس للانسان الا ما سعى}. و شک نیست که نیل بدین معارف نورى الهى از بسیار مباحث رائج و دارج, به مراتب مفیدتر است بلکه به نسبت و قیاس در نمى آید, آن کجا و این کجا.
معلم بزرگ آیه الله مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى که به فرموده بعضى از مشایخ ما سیصد تن از اولیاء الله در محضر انور او تربیت شده اند، مى فرمود: کتاب (مفتاح الفلاح شیخ بهائى) براى عمل کردن خوب است. ششمین کتاب جامع عظیم الشأن ( کافى ثقه الاسلام کلینى) کتاب دعا است در شصت باب, حدافل چهارصد حدیث از وسائط فیض الهى که هر باب آن درى به روضه رضوانست, و هر حدیث آن شاخه اى از شجره طوباى ایمان. تا چه رسد به جوامع کبار از قبیل (وافى) و (بحار الانوار) و (عوالم) و (فصل الخطاب) و نظائر آنها. جزء دوم مجلد نوزدهم ( بحار ) صد و سى و یک باب و خاتمه, در اذکار و ادعیه است که چندین برابر کتاب ( کافى ) یاد شده است. علاوه اینکه در کتب و ابواب دیگر ( کافى ) و ( بحار ) نیز به مناسباتى در ادعیه و اذکار احادیثى روایت شده است.