۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محرم» ثبت شده است

معنای باطنی شعر امام حسین

معنای باطنی شعر امام حسین

در کتاب حقیقة الامر این نکته را ذکر کرده است که «ماء معین» در قرآن کریم اشاره به امام است و تاویل به علم و معرفت و محبت شده است.

پس این شعر منسوب به حضرت:

« شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی»

معنی ظاهرش این است که هرگاه آب گوارایی نوشیدید، از لب تشنه حسین علیه السلام یاد کنید.

و معنی تاویلی اش این است که هر گاه از علوم قران و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بهره مند شدی، بگو: « صلی الله علیک یا اباعبدالله»، چون از برکت امام حسین علیه السلام است که این بهره های روحانی به تو رسیده است.

۰ نظر ۹۸/۰۶/۱۰
۶۹۴ بازديد

اشعار عرفانی آیت الله الهی قمشه ای در مناجات امام حسین با خداوند

زمین خوردن اباعبدالله:
از بر زین چون شه عشق آفرین
کرد زمین مفخر عرش برین
با تن صد چاک و دل سوزناک
ناله همی کرد به یزدان پاک
گفت الاها ملکا داورا 
پادشها ذوالکرما یاورا
در رهت ای شاهد زیبای من  
شمع صفت سوخت سراپای من
عشق شده جان و تنم فی هواک 
نیست شده در نظرم ما سواک
جز تو جهان را عدم انگاشتم
غیر تو چشم از همه برداشتم
کرد ز دل عشق خط غیر پاک
ساخت غمت جامه تن چاک چاک
رفت سرم بر سر پیمان تو
محو توام واله و حیران تو
گر ارنی گوی به طور آمدم
خواستی ام تا به حضور آمدم
بالله اگر تشنه ام آبم تویی
بحر من و موج و حبابم تویی
******************
عشق تو شد عقل من و هوش من
گشته همه خلق فراموش من
مهر تو ای شاهد زیبای جان
آمده در پیکر من جای جان
وادی سینای تو شد سینه ام
پرتو عکس تو شد آیینه ام
ای سر من در هوس روی تو
بر سر نی ره سپر کوی تو
دید رخت دیده دل بی حجاب
لاجرم آمد به رهت پرشتاب
عشق تو گنجی است به ویرانه ام
غیر تو کس نیست به کاشانه ام
می زنم ار ناله هل من مغیث
من چو نی ام وز لب توست این حدیث
نیست کنون در رگ و شریان من
خون مگر آوای توای جان من
سر غم عشق تو شد رهبرم
گو برود در ره وصلت سرم
۱ نظر ۹۴/۰۸/۰۱
۶۷۵۵ بازديد

اشعار آیت الله کمپانی در مصائب حضرت ام البنین

اشعار مرحوم محقق کمپانی آیت الله محمد حسین اصفهانی در مصائب حضرت ام البنین:
چشمه ‏ی خور در فلک چهارمین
سوخت زداغ دل ام‏ البنین‏

آه دل پرده ‏نشین حیا
برده دل از عیسی گردون‏ نشین‏

دامنش از لخت جگر لاله ‏زار
خون دل و دیده روان ز آستین‏

مرغ دلش زار چو مرغ هزار
داده ز کف چار جوان گزین‏

اربعة مثل نسور الربی1
سدره نشین از غمشان آتشین‏

کعبه توحید از آن چهار تن
یافت ز هر ناحیه رکنی رکین‏

قائمه ‏ی عرش از ایشان به پای
قاعده عدل از آنها متین‏

یاد ابوالفضل که سر حلقه بود
بود در آن حلقه ماتم نگین‏

اشک فشان سوخته جان همچو شمع
با غم آن شاهد زیبا قرین‏

ناله و فریاد جهان سوز او
لرزه در افکنده به عرش برین‏

کای قد و بالای دل آرای تو
در چمن ناز بسی نازنین‏

تیر کمان خانه ‏ی بیداد زد
دیدۀ حق بین تو را در کمین‏

 چهار جوان بود مرا دلفروز
و الیوم اصبحت و لا من بنین2

نام جوان مادر گیتی مبر
تذکرینی بلیوث العرین3 

چون که دگر نیست جوانی مرا
لا تدعونی ویک ام ‏البنین4

***
پی نوشتها و معانی مصرعها:
۲ نظر ۹۴/۰۷/۲۹
۱۰۸۴ بازديد

کهیعص و حسین

به سند متصل از شیخ افقه محقق از محمد بن عبدالله بن زهره ی حلبی از ابن شهر آشوب از احمد بن ابیطالب طبرسی در احتجاج در حدیث طویل از سعد بن عبدالله اشعری در حکایت شرفیاب شدن به حضور مهدی علیه السلام گفت:

خبر ده مرا از تأویل «کهیعص».

 حضرت فرمود: این حروف از اخبار غیب است که خداوند بنده ی خود زکریا را بر آن آگاه گردانید و حکایت آن را برای محمد صلی الله علیه و آله بیان فرمود، و این چنان است که زکریا از خداوند خواست نام پنج تن را به وی آموزد، جبرئیل فرود آمد و او را آموزانید و زکریا هر گاه نام محمد و علی و فاطمه و حسن علیهم السلام را می برد اندوه او بر طرف می شد و غم او زایل می گشت، و هر گاه نام حسین علیه السلام می برد گریه گلوی او را می گرفت و نفسش به شماره می افتاد، روزی گفت: ای پروردگار من! چون است که وقتی نام چهار کس از آن ها را می برم از اندوه تسلیت می یابم و هر گاه یاد حسین علیه السلام می کنم اشکم ریزان می شوم و ناله ام بیرون می آید؟

خداوند تبارک و تعالی او را خبر داد و فرمود: «کهیعص» پس«کاف» نام کربلاست و «ها» هلاک عترت است «یا» یزید است که بر حسین علیه السلام ستم کرد و «عین» عطش است و «صاد» صبر و شکیبائی آن حضرت، چون زکریا این بشنید سه روز از مسجد خود جدا نگشت و مردم را از داخل شدن بر خود منع فرمود و به گریه و ناله پرداخت و او را رثا می گفت که خداوند!! آیا بهترین خلق خود را به مصیبت فرزند وی مبتلا می کنی؟! آیا چنین بلایی بر خانه ی او فرود می آوری!؟آیا علی و فاطمه علیهماالسلام را جامه ی سوگواری می پوشانی و اندوه آن را در منزل آنها می آوری؟! آنگاه می گفت: ای خدای من! مرا فرزندی روزی کن که در پیری چشم من به وی روشن شود و چون روزی کردی مفتون کن مرا به دوستی او، آنگاه به مرگ او مرا اندوهناک ساز چنانکه محمد صلی الله علیه و آله حبیبت را به فرزندش اندوهناک ساختی، پس خداوند یحیی را به وی بخشید و به مصیبت او مبتلا گردانید و حمل یحیی شش ماه بود چنانکه حمل حسین علیه السلام چنین بود».

۲ نظر ۹۴/۰۷/۲۶
۱۰۴۵ بازديد
مگر مرد هم برای مرد نامحرم می شود؟

مگر مرد هم برای مرد نامحرم می شود؟

روزی از جناب استاد حسن زاده مد ظله خواستم که نصیحت و ارشاد و موعظه ای برایم بیان فرمایند.

از جمله فرمودند: سعی کنید با نامحرمان تماس نداشته باشیدُ چه زن باشند و چه مرد!

تعجب کردم و پرسیدم: آیا مرد هم نامحرم میشود؟

فرمودند: هر کس که با خدا انس نداشته باشد نامحرم است.

منبع: در محضر استاد حسن زاده آملی - صفحه 83

۲۳ نظر ۹۲/۱۲/۲۳
۴۶۷۵ بازديد