غرض ما از انتشار این مطلب این است که اگر شخصی در شیعه بودن خود شک دارد و یا هنوز اندکی شائبه دارد، اعتقادی راسخ به مذهب حقه شیعه پیدا کند. چرا که وقتی دانسته شود عالمی ذوالفنون که خبره ی در فن است، منابع تمام ادیان را بررسی کرده و به این اعتقاد رسیده است، دل آرام می گیرد...
1. حضرت علامه حسن زاده آملی:
-
بدون تعصب مذهبی، حاشا و کلا، بنده خودم در یکی از نوشته هایم عنوان کرده ام و گفته ام که «من از دین بدر آمدم و دوباره دین را قبول کردم»، خواه مردم بپذیرند، خواه نپذیرند. بنده؛ بله بنده ؛ حسن زاده آملی از دین بدر آمدم و دوباره دین را پذیرفتم، بنده دین آبایی ندارم، دین تقلیدی و طایفه ای ندارم، من اثنی عشریه به تحقیق شدم نه به تقلید. من قائل هستم به قائم آل محمد علیه السلام، به تحقیق نه به تقلید. من قرآن را کتاب دینم و پیامبرم را و ائمه اطهار را یک به یک تا قائم آل محمد علیه السلام به تحقیق پذیرفتم نه به تقلید...
*** منبع: کتاب گفتگو با علامه حسن زاده آملی، صفحه 49.
2. مصاحبه فرزند حضرت علامه درباره ایشان:
- (حضرت علامه) بارها به ما فرموده اند که من مسلمان تقلیدی نیستم، بیشتر مکاتب مادی و غربی را بررسی کرده ام و فهمیده ام که انها در برابر سوالات فیزیک و متا فیزیک به طور جامع پاسخی ندارند، از همین طریق به پوشالی بودن آنها پی بردم. بعد از آن هم به سراغ ادیان مختلف رفتم و پس از تحقیقات کامل، فهمیدم که هیچ کدامشان کلام و حرفی را به اتقات قرآن و کلام ائمه اطهار ندارند، لذا دین اسلام را پذیرفتم و بحمدالله شیعه دوازده امامی هستم.
3.فرمایشات جناب رمضانی (از شاگردان علامه) به نقل از حضرت علامه حسن زاده:
- من زمانی به ذهنم آمد نکند آنچه را که من تا به حال از عقاید و اندیشه ها و افکار پذیرفته ام به تقلید از پدر و مادر و قوم و قبیله و مردم بوده باشد و همین طور تحت تأثیر قرار گرفته باشم. لذا تمام عقاید خودم را و همه آنچه را که از پدر و مادر و قوم و خویش و مردم گرفته بودم، بوسیدم و کنار گذاشتم.
- تصمیم گرفتم به عنوان یک انسان عاقل در میان این غوغا و فضای فعلی خودم حق و باطل را بفهمم.
- تمام کتابهایی را که در مباحث ادیان غرب و شرق قبل از اسلام و بعد از اسلام بود، از آیین بودا تا مسیحیت و یهود و آتشپرستها و سرخپوستهای آمریکایی و ... جمعآوری کردم. شروع به مطالعه و بررسی و بحث نمودم و مدت زیادی را به این مطالعه فراگیر اختصاص دادم.
- پس از زمان بسیار زیادی که مطالعاتم پیرامون این افکار و اندیشهها انجام شد، آنها را کنار قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و تعالیم اسلامی قرار دادم. بدون تعارف و هیچ مبالغهای دیدم آنچه را به طور پراکنده از حرفهای خوب و عقاید صحیح از دیگر کتب بررسی کردهام، بسیار بهتر و کاملترش در قرآن وجود دارد.
- صرف نظر از این، آنچه را که از اوهام و خیالات و امور غیر منطقی و غیر برهانی در بقیه کتب و مرامها و مسلکها است، در قرآن و سیره نبوی و تعالیم ائمه معصومین (ع) وجود ندارد.
- آنگاه من دوباره به دین مبین اسلام مشرف شدم و از بین فرق و مذاهبی که در دین مبین اسلام هست و هم چنین فرقههای گوناگون تشیع، دیدم تنها مذهب و تنها دینی که صاحب و ناموس دارد و میشود به آن اتکا کرد مذهب شیعه 12 امامی است. ما میتوانیم بگوییم کسی که انسان کامل است و در زمان فعلی هست و پشتوانه ماست، حضرت ولی عصر(عج) است. لذا من دوباره به دین مبین اسلام و مذهب تشیع نوع اثنی عشری مشرف شدم و همانطور که در وجود خورشید شک نمیکنم، در حقانیت دین خودم ذرهای تردید ندارم.
***منبع: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921008001311