۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفس» ثبت شده است

طرح: راه شناخت خداوند

طرح: راه شناخت خداوند

طرح جدید وبلاگ قاصدون: راه شناخت خداوند

(برای مشاهده در ابعاد اصلی روی عکس کلیک کنید):

قال رجل یا رسول الله کیف الطریق إلى معرفة الحق؟  فقال (ص) معرفة النفس.

مردی از پیامبر پرســـیـــــد: راه شناخت خـداونـد کـــدام اســت؟ 

پیامبر فرمودند:  خـودشـنـاسـی.

۰ نظر ۹۶/۰۴/۰۲
۷۲۹ بازديد
طرح: طلب علم حتی در چین

طرح: طلب علم حتی در چین

طرح جدید از وبلاگ قاصدون: طلب معرفت نفس حتی در چین

(برای مشاهده ابعاد اصلی، روی عکس کلیک کنید)

امام علی علیه السلام:

 اطلبوا العلم و لو بالصین و هو علم‏ معرفة النفس‏ و فیه معرفة الرب

علم را طلب کنید اگرچه در چین باشد و آن علم (که برای کسب آن حتی باید تا چین بروید) علم  معرفت نفس (خودشناسی) است و در آن، معرفت پروردگار نیز می باشد.

۰ نظر ۹۶/۰۴/۰۱
۱۰۲۶ بازديد
دانلود مستند ظاهر نهان "معرفت نفس"

دانلود مستند ظاهر نهان "معرفت نفس"

«ظاهر نهان» مستندی دیدنی است که مباحثی را در محور معرفت نفس به تصویر می کشد و مخاطب را با مسائلی چون اهمیت خودشناسی، معنای خودشناسی، تجرد نفس، اهمیت و جایگاه استاد در معرفت نفس و … آشنا می کند.

این مستند بی بدیل، در دو قسمت کوتاه ده الی بیست دقیقه‌ای در ذیل مراسم یادبود 65 شهید دبیرستان مفید تهران، تهیه و تنظیم شده است و حاصل تلاش جمعی از معلمان، دانش آموختگان و دانش آموزان دبیرستان مفید است.

ضمن قدردانی و تشکر از تهیه کنندگان این برنامه که زحمت تهیه و ارسال آن را متحمل شده اند، پیشنهاد می کنیم این مجموعه ی دو قسمتی را دریافت نموده و آن را مشاهده نمایید.

قطعا این مستند شما را به تأمل وا می دارد...

دانلود مستند ظاهر نهان:

۱ نظر ۹۵/۰۳/۳۰
۲۴۹۴ بازديد
سوگند علامه حسن زاده آملی درباره کتب عقلی و عرفانی

سوگند علامه حسن زاده آملی درباره کتب عقلی و عرفانی

حضرت علامه حسن زاده آملی:

« و لعمری من اعتزل عن الکتب العقلیه والصحف العرفانیه مما أهدتها الأیادی النوریه ک "تمهیدالقواعد" و "شرح القیصری علی فصوص الحکم" و "سرح العیون فی شرح العیون" و "مصباح الانس" و "شرح المحقق الطوسی علی الاشارات" و "الأسفار" و "الشفاء" و "الفتوحات المکیه" ، فقد عزل نفسه عن فهم الخطاب المحمدی -ص- و حرمها من النیل بسعادتها القصوی» .


به جانم قسم! آن که خود را از کتب عقلی و صحف عرفانی که دستهای نورانی آن ها را اهدا نموده است، دوری کند، مانند تمهید القواعد، شرح قیصری بر فصوص الحکم و سرح العیون فی شرح العیون و مصباح الانس و شرح محقق طوسی بر اشارات و اسفار و شفا و فتوحات مکیه، همانا خود را از فهم خطاب محمدی -ص- (قرآن) دور کرده است و جان خود را از نیل به سعادت قصوایش محروم ساخته است.
۱ نظر ۹۵/۰۳/۰۴
۱۵۳۱ بازديد

دشمن ترین دشمنان

سعدی در باب هفتم گلستان گوید : بزرگی را پرسیدم از معنی این حدیث که "اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک" ؟
 گفت به حکم آنکه هر آن دشمنی را که بر وی احسان کنی دوست گردد، مگر نفس را که هر چند مدارا بیشتر کنی مخالفت زیاده کند.

۰ نظر ۹۴/۰۹/۰۴
۷۵۶ بازديد

سفارش مهم امام خمینی به طلاب حوزه های علمیه

شما که امروز در این حوزه ‏ها تحصیل مى ‏کنید و مى ‏خواهید فردا رهبرى و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفه شما یاد گرفتن مشتى اصطلاحات مى ‏باشد، وظیفه ‏هاى دیگرى نیز دارید. شما باید در این حوزه‏ ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتى به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالى آنجا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتى از مرکز فقه رفتید، خود مهذب و ساخته شده باشید، تا بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقى اسلامى آنان را تربیت کنید. اما اگر خداى نخواسته در مرکز علم خود را اصلاح نکردید، معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ باللّه، مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت بدبین خواهید کرد.

شما وظایف سنگینى دارید. اگر در حوزه ‏ها به وظایف خود عمل نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فرا گرفتن چند اصطلاح بوده مسائل اصولى و فقهى را درست کنید، در آتیه خداى نخواسته براى اسلام و جامعه اسلامى مضر خواهید بود؛ ممکن است، العیاذ باللّه، موجب انحراف و گمراهى مردم شوید. اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار نارواى شما یک نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر مى ‏باشید؛ و مشکل است توبه شما قبول گردد. چنانکه اگر یک نفر هدایت یابد، به حسب روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن مى‏ تابد». مسئولیت شما خیلى سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف عامه مردم مى ‏باشد؛ چه بسا امورى که براى عامه مردم مباح است، براى شما جایز نیست، و ممکن است حرام باشد. مردم ارتکاب بسیارى از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خداى نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعه روحانیت بدبین مى ‏سازد. درد اینجاست: اگر مردم از شما عملى که بر خلاف انتظار است مشاهده کنند، از دین منحرف مى‏ شوند؛ از روحانیت برمى‏ گردند، نه از فرد. اى کاش از فرد برمى ‏گشتند و به یک فرد بدبین مى‏ شدند. ولى اگر از یک روحانى عملى ناشایست و برخلاف نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمى ‏کنند همچنانکه در میان کسبه افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداریها اشخاص فاسد و زشتکار دیده مى ‏شود، ممکن است در میان روحانیون نیز یک یا چند نفر ناصالح و منحرف باشد. لذا اگر بقالى خلاف کند، مى‏ گویند فلان بقال خلافکار است. اگر یک عطار عمل زشتى مرتکب گردد، گفته مى‏ شود فلان عطار زشتکار است. لیکن اگر آخوندى عمل ناشایسته‏اى انجام دهد، نمى ‏گویند فلان آخوند منحرف است، گفته مى ‏شود آخوندها بدند! وظایف اهل علم خیلى سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از سایر مردم مى‏ باشد. اگر به اصول کافى‏، کتاب وسائل، به ابواب مربوط به وظایف علما مراجعه کنید، مى ‏بینید تکالیف سنگین و مسئولیتهاى خطیرى براى اهل علم بیان شده است. در روایت است که وقتى جان به حلقوم مى ‏رسد، براى عالم دیگر جاى توبه نیست، و در آن حال توبه وى پذیرفته نمى ‏شود؛ زیرا خداوند از کسانى تا آخرین دقایق زندگى توبه مى ‏پذیرد که جاهل باشند. و در روایت دیگر آمده است که هفتاد گناه از جاهل آمرزیده مى ‏شود پیش از آنکه یک گناه از عالم مورد آمرزش قرار گیرد. زیرا گناه عالم براى اسلام و جامعه اسلامى خیلى ضرر دارد. عوام و جاهل اگر معصیتى مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمى منحرف شود و به عمل زشتى دست زند، عالمى را منحرف کرده، بر اسلام و علماى اسلام زیان وارد ساخته است.اینکه در روایت آمده که اهل جهنم از بوى تعفن عالمى که‏ به علم خود عمل نکرده متأذى مى‏ شوند ، براى همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعه اسلامى فرق بسیار وجود دارد. اگر عالمى منحرف شد، ممکن است امتى را منحرف ساخته به عفونت بکشد. و اگر عالمى مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامى را رعایت نماید، جامعه را مهذب و هدایت مى ‏کند.

 در بعضى از شهرستانهایى که تابستانها به آنجا مى ‏رفتم، مى ‏دیدم اهالى آن بسیار مؤدب به آداب شرع بودند. نکته ‏اش این بود که عالم صالح و پرهیزکارى داشتند. اگر عالم ورع و درستکارى در یک جامعه یا شهر و استانى زندگى کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان مى‏ گردد، اگر چه لفظا تبلیغ و ارشاد نکند. 

ما اشخاصى را دیده‏ایم که وجود آنان مایه‏ پند و عبرت بوده؛ صرف دیدن و نگاه به آنان باعث تنبه مى ‏شد. هم اکنون در تهران، که فی الجمله اطلاع دارم، محلات آن با هم فرق دارد: در محله‏اى که عالم منزه و مهذبى زیست مى‏ کند، مردمان صالح با ایمانى دارد. در محله دیگر که یک نفر منحرف فاسد معمم شده، امام جماعت گردیده، دکان درست کرده است، مى‏ بینى طایفه‏ اى را فریب داده، آلوده و منحرف ساخته است. همین آلودگى است که از بوى تعفن آن اهل جهنم اذیت مى ‏شوند. این تعفنى است که عالم سوء، عالم بى‏ عمل، عالم منحرف، در همین دنیا به بار آورده، و بوى آن در جهان دیگر شامه اهل جهنم را مى‏ آزارد، نه اینکه در آنجا چیزى به او افزوده باشند؛ آنچه در عالم آخرت واقع مى‏ شود چیزى است که در این دنیا تهیه گردیده است. به ما چیزى خارج از عمل ما نمى ‏دهند. وقتى بنا باشد عالمى مفسده جو و خبیث باشد، جامعه‏اى را به عفونت مى ‏کشد؛ منتهى در این دنیا بوى تعفن آن را شامه ‏ها احساس نمى ‏کند؛ لیکن در عالم آخرت بوى تعفن آن درک مى ‏گردد. ولى یک نفر عوام نمى‏ تواند چنین فساد و آلودگى در جامعه اسلامى به بار آورد. عوام هیچگاه به خود اجازه نمى ‏دهد که داعیه امامت و مهدویت داشته باشد، ادعاى نبوت و الوهیت کند؛ این عالم فاسد است که دنیایى را به فساد مى ‏کشاند: اذا فسد العالِم، فسد العالم.

۱ نظر ۹۴/۰۴/۳۰
۱۱۵۵ بازديد

انسانها همانند بچه لاکپشت ها هستند

یک لاک پشت مادر به سمت ساحل می آید و زمین را می کند و در زیر خاک حدود 700 تخم قرار می دهد. حدود 45 تا 75 روز بعد بچه لاکپشتها از تخم خارج میشوند و سر از خاک بیرون می آورند.

این بچه لاک پشتها برای بقاء و زنده ماندن باید به سرعت به سمت دریا حرکت کنند تا از گزند دشمنان بسیاری که در کمینشان هستند، رهایی بیابند. در راه مارها، خرچنگها، کلاغها، پرنده های ماهیخوار، عقابها و...، همه در کمین آن ها هستند. از بین این همه تنها تعداد اندکی می توانند به دریا برسند، اما این تازه شروع مشکلات جدید است و در دریا هم هزاران سختی و رهزن مزاحم حیاتشان می شوند. تا حدی که از این 700 بچه لاک پشت فقط حدود 1 درصدشان به بلوغ و کمال میرسند و ما بقی از بین می روند. (مشاهده فیلم، بسیار زیبا)
قطعا درنظر اول این فکر به ذهنمان می آید که چقدر این لاکپشتها سرنوشت بدی دارند و از این تعداد کثیرشان فقط این مقدار به کمال میرسند، اما اگر دقت کنیم این موضوع درباره ما انسان ها هم صادق است.
 کمال یک لاکپشت رسیدن به حد بلوغ و قابلیت تولید مثل و بچه دار شدن است، اما کمال یک انسان، فقط بزرگ شدن و تولید مثل و بچه داری و ... نیست، زیرا انسان علاوه بر این جنبه مادی اش، گوهری دارد که دیگر موجودات عالم ندارند. انسان دارای نفس و جانی است که اصلا سایر موجودات، حتی قابلیت قیاس با آن را ندارند. کمال حقیقی انسان، وصل به حق متعال است که از راه شرع و دین مقدس تبیین شده است و فقط نفس انسان در عالم چنین قابلیتی را دارد.
حالا اگر بخواهیم محاسبه کنیم، از بین این همه انسان، فقط درصد بسیار اندکی به کمال میرسند و سایرین مانند بچه لاکپشتها به سبب رهزن هایی که در مسیر زندگانی شان به وجود می آید می میرند.
رهزن های بچه لاک پشت، مار و خرچنگ و کلاغ و عقاب و.. است و رهزن انسان مال و قدرت و شهوت و ...، آن رهزن ها بچه لاک پشت را از عالم ماده رها میکنند و این رهزن ها انسان را بیشتر به ماده می چسبانند، آن رهزنها چند روز حیات مادی را از بچه لاکپشت میگیرند و این رهزن ها حیات ابدی انسان را نابود می کنند، آن رهزن ها حیوانی را می کشند و این رهزن ها انسانی را حیوان می کنند، و در آخر آن رهزن ها لاک پشتی را نابود کرده اند و این رهزنها بهترین موجود عالم را. و این کجا و آن کجا...
الا ای طایر قدسی در این ویرانه برزن ها
بسی دام است و دیو و دد، بسی غول است و رهزنها
در این جای مخوف ای مرغ جان ایمن کجا باشی؟
گذر زین جای نا امن و نِما رو سوی مأمنها

در این کوی و در این برزن، چه پیش آمد تو را رهزن
به یک دو دانه ی ارزن فرو ماندی ز خرمنها

 انسانی که کمال انسانی اش را با کسب صفات رذیله از دست داده است، انسان نیست و حیوانی است که در ظاهر انسانی است و هر چه ظاهرش را بیاراید، باطنش لجن زار است. این چنین انسانی در حقیقت زنده نیست و مانند بچه لاک پشتها مرده است، هر چند به ظاهر راه برود و بخورد و بیاشامد و بخوابد و ...
 أناس کنسناس‏ وحوش بهائم
أضلّ من الأنعام دون البهیمة
و لو کشف عنک الغطاء لتبصر
سباعا ذئابا أو ضباعا بغیضة

ترجمه: مردمی که بسان نسناس از وحوش و بهائم هستند، گمراه تر از چهارپایان و پست تر از بهیمه ها. و اگر پرده از جلوی چشمان تو برداشته شود هر آینه می بینی، درندگانی گرگ و کفتار گونه در بیشه هستند.
أَوَمَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورً‌ا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِ‌جٍ مِّنْهَا ۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِ‌ینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (سوره انعام،122).
 آیا کسى که مرده‌ بود و زنده‌ اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن در میان مردم راه برود، چون کسى است که گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون‌ آمدنى نیست؟ این گونه براى کافران آنچه انجام مى‌دادند زینت داده شده است.
حال شما بگویید چند درصد انسان ها زنده اند و به بلوغ و کمال رسیده اند؟!!
۸ نظر ۹۴/۰۲/۲۶
۱۶۲۶ بازديد

نفس را مشغول دار

حضرت علامه حسن زاده آملی:
  "اگر نفست را مشغول ندارى او تو را مشغول مى نماید."
  به قول مولوی:
  نفس اژدرهاست او کی مرده است
  از غم بی آلتی افسرده است

برای دریافت طرح، روی عکس کلیک کنید

۲ نظر ۹۴/۰۲/۱۹
۱۱۴۲ بازديد

خودت هستی و خودت

حضرت علامه حسن زاده آملی:

آن که در گوهر نفس خود، ساعتى به فکرت بنشیند، دریابد که اگر خود او آن را به تباهى نکشاند هیچکس نتواند آن را تباه کند.

و آنچه که او را از تباهى باز مى دارد دانش بایسته و کردار شایسته است که دانش، آب حیات ارواح است چنانکه آب مایه حیات اشباح است.

۶ نظر ۹۴/۰۱/۱۸
۹۷۹ بازديد

امان از نفس!

شیخ سعد الدین حموى سوار بود و به رودخانه رسید و اسب از آب نمى‏ گذشت، امر کرد که آب را تیره ساختند و به گل آلوده کردند و اسب در حال بگذشت. فرمود:

تا خود می دید از این وادى عبور نمى‏ توانست کرد. (1)

به قول جناب مولوی:

هر قبله ای که بینی بهتر ز خود پرستی


پی نوشت: 1. هزار و یک نکته، نکته 141

۷ نظر ۹۳/۰۴/۱۰
۹۳۹ بازديد