۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

دانلود رساله رتق و فتق علامه حسن زاده آملی + جلسات شرح صوتی

رساله شریف رتق و فتق حضرت علامه حسن زاده آملی، مسئله ای بسیار عرشی درباره رتق و فتق و انطباق دو عظیمه معدل النهار و منطقه البروج و دحو الارض و نتایج محصّل از آن را بررسی می کند که به حق جای نشر و بررسی دارد.به حقیقت باید گفت اگر "رساله رتق و فتق" حضرت علامه حسن زاده آملی در جهان بررسی و انتشار بیابد غوغایی در عالم علم ایجاد می کند...

متن این رساله، همراه با نوارهای شرح صوتی این کتاب را برای دانلود قرار داده ایم:

دانلود 41 جلسه نوار صوتی در شرح این رساله، توسط استاد صمدی آملی

۰ نظر ۹۳/۰۵/۳۰
۳۶۱۶ بازديد

فیلم دیدنی ملاصدرا و اثبات حجیت عقل و علوم عقلی

یکی از موضوعات دامنه دار حوزه ها و مراکز علمی، بحث حجیت عقل و به کارگیری از علوم عقلی در مسائل دینی است. گروهی منکر حجیت عقل شده اند و فقط قائل به این هستند که احادیث حجت اند و در مسائل دین جای تعقل باز نیست. اما فلاسفه که سالها بر اثر این گروه ها تکفیر می شدند و رنجهای فراوان می دیدند، با استفاده از مبانی علمی رصین و متقن، حجیت عقل را اثبات کردند که مهمترین آن دلایل، تصریح خود قرآن و روایات است که در حقیقت قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.

پیشنهاد میکنم که در فیلم زیر بحث جناب صدرالمتألهین ملاصدرا را با یکی از مخالفان فلسفه و علوم عقلی مشاهده کنید و نظاره گر فرمایشات محکم و متقن جناب ملاصدرا باشید:

(حق عیان است ولی طایفه ای بی بصرند)

مشاهده آنلاین
دانلود

این فیلم قسمتی کوتاه از سریال روشنتر از خاموشی است.
۴ نظر ۹۳/۰۵/۲۹
۱۷۱۸ بازديد

قسمت هفتم مستند نسل پاک (آداب ازدواج)

برنامه "مجله بارداری" که از شبکه دوم سیما پخش می شود، اقدام به تهیه بخشی با عنوان "نسل پاک" کرده است که در آن فرمایشاتی از حضرت استاد صمدی آملی درباره خانواده، انعقاد نطفه پاک و... مطرح می شود. قسمت هفتم این مجموعه در تاریخ  23 مرداد 1393 پخش شده است و درباره دستورات و آداب ازدواج میباشد.

موضوع: دستورات و آداب ازدواج **    زمان: 3:43     **   حجم: 10 مگابایت

۱ نظر ۹۳/۰۵/۲۸
۱۱۵۶ بازديد

ابیاتی بسیار زیبا از جناب ابوسعید ابوالخیر

  حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانه‌ای
  گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانه‌ای
  گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟
  گفت: یا کوریست یا کریست یا دیوانه‌ای
  گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟
  گفت: یا برقیست یا شمعیست یا پروانه‌ای
  بر مثال قطره ی برف است در فصل تموز (1)
  هیچ عاقل در چنین جاگاه سازد خانه‌ای؟!
  یا مثال سیل خانست آب در فصل بهار
  هیچ زیرک در چنین منزل فشاند دانه‌ای؟!
  فیلسوفی گفت: اندر جانب هندوستان
  حکمتی دیدم نوشته بر در بت خانه‌ای
  گفتم: آن حکمت چه حکمت بود؟ گفت: این حکمتست
  آدمی را سنگ و شیشه چرخ چون دیوانه‌ای

  نعمت دنیا و دنیا نزد حق بیگانه است
  هیچ عاقل مهر ورزد با چنین بیگانه‌ای؟


1. (فصل تموز یعنی فصل گرما)


پی نوشت (معنای شعر روی قبر):
از تو استدعا می‌کنم بلکه به تو وصیت میکنم وقتی که من مُردم این کلمات را روی سنگ قبر من نقش نمایی که این مرد غلام عشق بود، شاید کسی که شروط عشق را به‌درستی بداند و از سر قبر این غریب درحالی که سلام میکند، بگذرد.
۲ نظر ۹۳/۰۵/۲۵
۱۰۶۴ بازديد

از ماهیهای دریا درس توحید بگیریم

روزی ماهیهای دریا نزد بزرگ خود اجتماع کردند وبه او گفتند: ای فلانی ما تصمیم گرفتیم به سوی دریایی که ما به او موجود و بدون او معدومیم برویم، پس لازم است جهت آن را به ما بیاموزی و راهش را به ما یاد دهی، تا به سوی او برویم و به حضرتش برسیم، برای اینکه مدتی طولانی حرف او را می شنویم ولی او را نمی شناسیم و مکان و جهتش را نمی دانیم.

پس ماهی بزرگ به آنان گفت: ای یاران و برادران من! این کلام، لایق و سزاوار شما و امثال شما نیست، زیرا دریا بزرگ تر از آن است که کسی به او برسد و این، شغل شما و از مقام شما نیست، پس از آن ساکت باشید و بعد از آن مانند این کلام نگویید، بلکه برای شما کفایت می کند که معتقد باشید که شما به وسیله او موجود هستید و بدون آن معدومید.

پس آنان به او گفتند: این کلام ما را سود نمی دهد و ضرری را از ما دفع نمی کند، لازم است ما به او توجه کنیم وشما ما را به معرفت آن و به وجودش راهنمایی کنید.

پس چون که ماهی بزرگ صورت حال آنان را دانست و دانست که منع کردن فایده نمی دهد، برای آنان توضیح راشروع کرد و گفت: برادران من دریایی که شما آن را می طلبید و توجه به آن را اراده کردید، او با شماست و شما با اویید و او بر شما احاطه دارد و شما به وسیله او احاطه شده اید و احاطه کننده از احاطه شده جدا نیست و دریا عبارت است از آنچه که شما در آنید. پس هر طرف رو کنید، آن دریاست و غیر از دریا نزد شما چیزی نیست. دریا با شما و شما با دریایید و شما در دریا و دریا در شماست و دریا از شما غایب نیست و شما از دریا غایب نیستید و دریا از شما به شما نزدیک تر است.


پس زمانی که ماهی ها این کلام را از ماهی بزرگ شنیدند همه بلند شدند و قصد او کردند تا او را بکشند.

ماهی بزرگ به ماهیها گفت:چرا مرا می کشید و به خاطر چه گناهی مستحق کشته شدن شدم؟

پس ماهی ها به او گفتند: برای اینکه تو گفتی دریایی که ما می جوییم همانی است که ما در آنیم و حال آنکه آنچه ما در آنیم فقط آب است و کجا آب از دریا؟ پس تو از این سخن جز گمراه ساختن ما از راه او و کنار گرفتن ما اراده نکردی.

بزرگ ماهیها گفت: قسم به خدا اینطور نیست و جز حق و آنچه واقع هست نگفتم، برای اینکه دریا و آب در حقیقت یک چیز هستند و بین آن دو اصلاًَ مغایرت نیست، پس آب به حقیقت و وجود اسم، دریاست و دریا به حسب کمالات وخصوصیات وگستردگی و انتشار بر همه مظاهر اسم، آب است.

پس این مطلب را بعضی از ماهیها دانستند و عارف به دریا گشتند و از آن ساکت شدند و بعضی دیگر انکار کردند وبه آن کفر ورزیدند و از او در حالی که مطرود و محجوب بودند، برگشتند.

وزمانی که این مثال ماهی دریا محقق و ثابت شد پس بدان که شأن خلق در طلب کردن حق همینطور است، زیرا زمانی که خلایق نزد پیامبر یا امام یا عارفی جمع می شوند واز حق سوال می نمایند، پیامبر یا امام یا عارف، به ایشان می فرماید: به درستی که حقی که شما از آن سوال می کنید و آن را می خواهید او با شماست و شما با او هستید و او به شما احاطه دارد و شما به او احاطه شده اید و احاطه کننده از احاطه شونده جدا نیست «ولله المشرقُ والمَغربُ فَأینما تُولّوا فثمّ وجهُ الله اِنّ الله واسعً علیم» و او از شما غایب نیست وشما از او غایب نیستید، هر جا رو کنید پس آنجا ذات و وجه ووجود اوست و او با هر چیز و عین هر چیز است بلکه او همه چیز است وهمه چیز به او قائم است و بدون او زائل است و برای غیر او اصلاً وجودی نیست نه در ذهن و نه در خارج و او به ذات خود اول و به کمالات خود آخر است، به صفات خود ظاهر و به وجود خود باطن است و او برای هر مکان در هر زمان است و با هر انسان و جنّ است «هو الاول والا خر والظاهروالباطن وهو بکلّ شیء علیم»

پس هنگامی که خلق، آن سخن پیامبر و امام و عارف را می شنود همه به سوی او برخیزند وقصد او می کنند تا او را بکشند، پس پیامبر به آنان می فرماید: چرا مرا می کشید و به کدامین گناه مستحق کشتنم، می دانید؟

آنان به او می گونید: برای اینکه تو گفتی حق با شما و شما با حق هستید و در عالم، وجود جز او نیست و برای غیر او وجود نیست، نه در ذهن و نه در خارج، و ما به حقیقت می دانیم که در واقع موجوداتی غیر او هستند از قبیل عقل و نفس و افلاک و اجرام و ملک و جن و غیر آن، پس تو جز ملحدِ منکر خدا نیستی و این کلام جز منحرف کردن وگمراه کردن ما از حق وطریق حق را اراده نکردی.

پس پیامبر به آنها می فرماید: نه، به خدا قسم جز حق و واقع به شما نگفتم و با آن گمراه کردن وفریب دادن شما را اراده نکردم، بلکه آنچه او گفت وبا زبان پیامبرش به آن خبر داد به شما گفتم...

۴ نظر ۹۳/۰۵/۲۲
۱۴۴۱ بازديد

قسمت ششم مستد نسل پاک با فرمایشات استاد صمدی آملی

برنامه "مجله بارداری" که از شبکه دوم سیما پخش می شود، اقدام به تهیه بخشی با عنوان "نسل پاک" کرده است که در آن فرمایشاتی از حضرت استاد صمدی آملی درباره خانواده، انعقاد نطفه پاک و... مطرح می شود. قسمت ششم این مجموعه در تاریخ  16 مرداد 1393 پخش شده است و درباره آداب ازدواج میباشد.

موضوع: آداب ازدواج **    زمان: 6:43     **   حجم: 24 مگابایت

۵ نظر ۹۳/۰۵/۱۶
۱۳۱۸ بازديد

من از خدا داراترم

گویند جناب بایزید بسطامی(1) در جمعی فرمود: «من از خدا داراترم». همه او را سرزنش کرده و طرد کردند ، اما او محکم ایستاده و همین ادعا را تکرار می کرد. از او توضیح خواستند.

گفت: خدا من را دارد و من خدا را. آیا من داراتر از خدا نیستم؟!

الهی گرچه درویشم ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی؟ (2)

پی نوشت:

1. از عارفان نامی اواخر قرن دوم و قرن سوم هجری و بنا بر برخی روایات، از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام

2. الهی نامه حضرت علامه حسن زاده

۱۵ نظر ۹۳/۰۵/۰۵
۱۱۵۱ بازديد

آب حیات (عنایت ویژه امام رضا به علامه حسن زاده)

واقعه ای بسیار زیبا از ملاقات علامه حسن زاده با امام رضا علیه السلام و القاء حقیقت علم

(به نقل از خود حضرت علامه):

علامه

"در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیادت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثناء - نائل شدم .
در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهر النور امام (علیه السلام ) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است ، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم .
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم ، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء، و خاک درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب نمودم ، بدون اینکه سخنى بگویم ، امام که آگاه به سر من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست فرمود: نزدیک بیا!
نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم ، دیدم آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که : بنوش ، امام خم شد و من زبانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از کوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین على (علیه السلام ) فرمود: پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر درس هزار در دیگرى به دوى من گشوده شد.
پس از آن امام (علیه السلام ) طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم ، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى به گفتار حافظ شیرین سخن به ترنم آیم که :
دوش  وقـت  سحـــر  از  غصه  نجــــاتم  دادند                          وندر  آن  ظلمـــت  شـــب  آب  حیــــاتم  دادند
چه  مبارک  سحرى  بود  و  چه  فرخنده  شبى                       آن  شب  قـــــدر  که  این  تازه  بـــــراتم  دادند

منبع: هزار و یک کلمه، جلد1، صفحه 342

۱۷ نظر ۹۳/۰۵/۰۳
۱۳۱۵ بازديد

توپی که گل می شود

وقتی یک توپ گل می شود، معمولا چند بار تصویر آهسته آن پخش می شود. به نظر شما این چه دلیلی دارد؟ تصدیق می کنید که با هر بار نشان دادن آن گل و نشان دادن آن در زاویه های متفاوت، یک صورت و منظره جدید از آن گل فهمیده می شود و صورتهای پنهان آن منکشف می شود.

علم هم همینطور است، اگر یک مطلب علمی را دوباره و چندباره و از زاویه دیگری بنگرید، مطلب جدیدی از آن حقیقت کشف می شود و زوایای ناپیدای آن پیدا می شود.
 لذا مأمور به تفکر شدیم که فقط متوجه ظاهر نباشیم بلکه زوایا و بطون هر مطلب را بنگریم.
کسی که معلوماتش متعارف وسطحی است فقط ظاهر عالم را می بیند و از یک عنکبوت فقط ظاهر آن را می بیند اما یک دانشمند فرانسوی در همان عنکبوت 60 سال تحقیق می کند و 20 جلد کتاب درباره عنکبوت می نویسد و آخر هم می گوید هنوز به تمام اسرار این عنکبوت نرسیده ام. این شخص مثل اکثری ما از عنکبوت به سادگی نگذشت بلکه به تعبیر جناب مولوی لبّ و دانه را دید نه پیمانه و ظاهر را:

ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندر وی به سان دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را چون گشت نقل


باید در تمام عالم تفکر کرد، باید در حقیقت مرموز و عجیب انسان فکر کرد که البته این دو منوط به گذراندن یک سیر درسی جامع و مناسب است، و الا چه بسا کسی که چند کلاس سواد دارد بهره زیادی از تفکر نبرد.
۴ نظر ۹۳/۰۵/۰۲
۷۳۲ بازديد

دعای یک شیر برای شیعیان

ابن ‏شهر آشوب از علی بن ابی‏ حمزه بطائنی روایت کرده:

«در راهی با امام موسی کاظم علیه ‏السلام همراه بودم. ناگهان شیری آمد و دست خود را بر ران مرکبی که امام علیه ‏السلام بر آن سوار بود نهاد. از شدت ترس همگی ما بر جایمان میخکوب شدیم. حضرت توقف فرمود، سپس حضرت مانند کسی که به همهمه ی شیر گوش می‏دهد به جانب او نظر نمود. آنگاه شیر به کنار راه رفت و امام صورت مبارک خود را به جانب قبله گردانید و دعائی خواند که من نفهمیدم و آنگاه به دست ولایت خود اشاره به شیر نمود، یعنی که برو! شیر همهمه‏ ی طولانی نمود و امام آمین فرمود و آنگاه شیر رفت.

من که غرق در تعجب شده بودم، پرسیدم: «فدایتان شوم، یابن رسول الله! ماجرای عجیبی بود! مرا نیز از داستان آگاه کنید.»

حضرت فرمود: « این شیر نزد من آمد و از سختی زایمان ماده ‏اش شکایت کرد و از من خواست تا از خداوند بخواهم که درد زاییدن را برای همسرش آسان نماید. من نیز دعا کردم و به او گفتم بچه ‏ای که همسرت برایت خواهد زایید نر است.»

پس شیر شادمان شد و برای من دعا کرد و گفت: «خداوند درندگان را بر تو و ذریه‏ ی تو و بر شیعیان تو مسلط نکند و من دعای او را آمین گفتم.»

بله، انسانی که یکپارچه طهارت و پاکی است، هیچ حیوان گزنده و درنده ای به او صدمه نمی زند. آیا تا به حال نقل شده که یکی از اولیاءالله را حیوانی بدرد؟ درست است، انسانهایی که از حیوانات پست ترند، به انسانهای الهی آسیب می زنند، اما هرگز حیوانات به آنها تعدی نمی کنند... فتأمل.

۱۱ نظر ۹۳/۰۵/۰۱
۱۱۴۹ بازديد