۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علامه» ثبت شده است

شعری زیبا از علامه حسن زاده آملی درباره نماز

شعری از حضرت علامه حسن زاده آملی در پیرامون نماز:

اشتری را دید موشی بی خرد

میل آن کرده که در لانه اش برد

در دهن بگرفت خود افسار آن

هم شتر بودی پی موشک روان

تا رسیده در دم سوراخ موش

با زبان حال گفت آن تیزهوش

موشکا این خانه نبود در خورم

کی توانم اندر این خانه روم

کی شتر در خانه ات گنجد بگوی

بهر این خانه دگر کس را بجوی

یا که دیگر خانه بگزین این زمن

کان همی باشد سزاوار چو من

ای برادر یا نمازی می گذار

کو بود اندر خور پروردگار

یا که معبود دگر پیدا نما

کاو سزاوار نمازت باشدا

۲ نظر ۹۴/۰۴/۱۰
۱۶۷۹ بازديد

غزلی از علامه حسن زاده آملی تقدیم به حافظ شیرازی

حضرت علامه حسن زاده آملی:
در 31 خرداد 1346 ه.ش به جناب خواجه حافظ رضوان الله علیه که در واقعه ای روحانی نورانی دستورهایی به این کمترین ارائه فرموده است، تقدیم داشته ام:
خوش نکته فرمودی به من آقا به چشم آقا به چشم
هم راه بنمودی به من آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که از خمخانه عشّاق می باید همی
شویی دل و دست و دهن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که باید باشدت در کنج عزلت جای تو
دور از شما و ما و من آقا به چشم آقا به چشم

گفتی سحرها بایدت از ذکر یا ربّ یا ربت
زنده بداری جان و تن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که باید دائما اندر حضور یار بود
اعراض کرد از اهرمن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که باید دائما چون مور اندر کار بود
تا مور گردد کرگدن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که اندر خار و خس باید بیابی آنچه را
یابی ز سرو و یاسمن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که قرآن سفره ی پر نعمت یزدان بود
نی گفته های برهَمَن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی چراغ راه تو باشد علی و آل او
نی بوالحسین و بوالحسن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی مگو دورم که این یار است با تو هر دمی
هم همدم و هم هم سخن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی جز او معبود نه بلکه جز او موجود نه
اسمی است از دشت و دمن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی بلی گو و نعم، کاین شرط راه سالک است
دوری گزین از لا و لن آقا به چشم آقا به چشم

گفتی که با صدق و صفا از جان و دل گویی خدا
یابی مرادت ای حسن آقا به چشم آقا به چشم

۲ نظر ۹۴/۰۴/۰۵
۱۹۹۱ بازديد

پیام علامه حسن زاده آملی برای نسل جوان

متن زیر گوشه ای از مصاحبه نشریه کیهان علمی با حضرت علامه حسن زاده آملی است که درباره جوانان می باشد:
سوال: چه پیامى براى نسل جوان دارید؟
جواب (علامه حسن زاده آملی):
همان پیامى که خدا، قرآن و همه انبیا دارند، دو کلمه است ، یکى این که پاک باشید و دیگر آن که در پى تحصیل کمال و معارف بروید. مهم ترین کارى که هر کس مى تواند بکند این که خودش را درست بسازد و صنع الهى را آلوده نکند.
جوانان ما باید در صنع وجودشان تامل کنند.
هیچ نبودند و هیچ نداشتند، ولى الان این همه سرمایه هاى علمى دارند، این همه قوا دارند، این همه معارف دارند.
جوانان بدانند که حقیقت هستی، کلمات وجودی، منطق وحی، قرآن و تمام آیات و روایات، کتابخانه های علمی ما، رجال علمی ما و هر چه هست، علم است و آنها دنبال علم و عالم باشند. امیدواریم که جوانان ما بیدار باشند و دنبال کمالات علمى خود و اعمال شایسته و صالح باشند.

***
سوال: اگر با همین تجربه ی فعلی به سنین جوانی برگردید، چه میکنید؟
جواب: سعی می کنم خودم را پاک کنم و باز به دنبال تحصیل معارف بروم. میروم به دنبال علم، تحصیل علم می کنم و دنبال تحصیلات بالاتر می روم. بهترین لذت بهشت همان تحصیل معارف است.
منبع: کتاب گفت و گو با علامه حسن زاده آملی، صفحه 294
۲ نظر ۹۴/۰۳/۰۶
۱۱۱۹ بازديد

طرحی زیبا از علامه حسن زاده آملی

طرحی زیبا را با تصویر حضرت علامه حسن زاده آملی آماده کرده ایم که به خوانندگان وبلاگ تقدیم می کنیم:

(برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید)

طرحی زیبا از علامه حسن زاده آملی

چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان

  دنبال تو بودن گنه از جانب ما نیست

  روی تو مگر آینه لطف الهیست

  حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

۵ نظر ۹۴/۰۲/۳۱
۱۲۱۰ بازديد

این صنع الهی را پاک داشته باشید (فیلم از علامه حسن زاده)

حضرت علامه حسن زاده آملی:

شما عزیزان، جوانان اجتماع ما، مهمترین کاری که، مهم ترین حرفی که از زبان قرآن دارم به شما عرض می کنم این است که سعی کنید که انسان قرآنی باشید، انسان قرآنی بوده باشید که (لا یمسّه الا المطهّرون). این صنع الهی را پاک داشته باشید، صنع وجود خود را پاک داشته باشید، او پاک آفریده، شما این پاک را آلوده نکنید، این صنع الهی را برای ابد پاک داشته باشید، انسان قرآنی بشوید که (لا یمسّه الا المطهرون) ، بدانید که اندیشه تان، فکرتان، تمام افعالتان، احوالتان، همه را دارید مسّ می کنید و دارید شب و روز خودتان را می سازید، ببینید چگونه خودتان را می سازید...


مشاهده فیلم
دانلود فیلم
۴ نظر ۹۴/۰۲/۲۳
۸۲۴ بازديد

نفس را مشغول دار

حضرت علامه حسن زاده آملی:
  "اگر نفست را مشغول ندارى او تو را مشغول مى نماید."
  به قول مولوی:
  نفس اژدرهاست او کی مرده است
  از غم بی آلتی افسرده است

برای دریافت طرح، روی عکس کلیک کنید

۲ نظر ۹۴/۰۲/۱۹
۱۱۴۲ بازديد

دانلود مستند سبزه دیار "درباره علامه حسن زاده آملی"

مستند سبزه دیار برنامه ای است که در دهه ۷۰ شمسی از صدا و سیمای مازندران پخش شد و به معرفی روستای ایرا لاریجان زادگاه حضرت علامه حسن زاده آملی و مصاحبه با حضرت علامه حسن زاده آملی اختصاص داشت. این مستند را در چهار بخش به مشتاقان تقدیم می کنیم:

قسمت اول: (44مگابایت)

  مشاهده آنلاین

دانلود

قسمت دوم: (43 مگابایت)

  مشاهده آنلاین

دانلود

قسمت سوم: (43 مگابایت)

  مشاهده آنلاین

دانلود

قسمت چهارم: (33 مگابایت)

  مشاهده آنلاین

دانلود

۳ نظر ۹۴/۰۱/۳۰
۱۷۵۸ بازديد

شعر مولوی در وصف پرتقال (به نقل از علامه حسن زاده)

علامه حسن زاده آملی:
حدود سیزده چهارده سال بیشتر نداشتم که شبی در خواب دیدم در میان باغی هستم به انواع درختان میوه آراسته. شخصی را  می بینم که قدری معتدل و قدکی و برکی در بر و کلاهی کشیده بر سر دارد.
سلام کردم و پرسیدم: کیستی؟
گفت: مولویم.
گفتم: همان که اشعار مثنوی دارد؟
گفت:آری
گفتم: اگر راست می گویی چند بیت شعر بگو.
رو به من نمود و اشارت به نهال پرتقالی کرد که تازه بار آورده بود و ارتجالا دو بیت شعر در وصف پرتقال گفت.
من از خوشحالی بیدار شدم و شبانه برخاستم و چراغ را روشن کرده و دفترم را برداشتم و آن دو بیت را یادداشت کردم که مبادا از یادم برود .بعد چراغ را خاموش کردم و خوابیدم.صبح که از خواب برخاستم، دیدم آن دو بیت را در خاطر ندارم. خیلی خوشوقت بودم که دیشب تنبلی نکرده و یادداشت کرده ام. به سراغ دفتر رفتم. چند بار آن را ورق ورق زدم ولی چیزی نیافتم، تا اینکه پدرم رحمت الله علیه از حال من آگاه شد.
ماجرا را به او باز گفتم. گفت: فرزندم آنکه برخواستی و چراغ روشن کردی و در دفتر ضبط کردی همه در خواب بود! خواب دیدی که بیدار شدی و در خواب بودی. باز باورم نشد و دفتر را ورق می زدم تا بالاخره تسلیم نظر پدر شدم.
منبع: دروس معرفت نفس، درس هشتاد و سوم، حضرت علامه حسن زاده آملی
۳ نظر ۹۴/۰۱/۲۸
۱۱۲۳ بازديد

حکایتی شیرین از کتاب کلیله و دمنه

حضرت امام صادق علیه السلام در بیان حشر انسانهای بد سیرت در قیامت به صورتهاى گوناگون فرمود: "این همه حیوانات‏ مختلف، صورت و مثالِ اعمال و اخلاق انسان اند"(1)لذا در حقیقت کتابهایی مثل موش و گربه شیخ بهائی و کلیله و دمنه ابن مقفع و... در بیان احوالات و اخلاقیات انسان هستند، منتها در قالب داستان و در ظاهر حیوانات بروز کرده اند. بنابراین نباید به صرف داستان به این کتب نگاه کرد، بلکه باید خلق و خوهای حیوانی موجود در انسانها، و حالات و تطورات انسانی را در این داستانها یافت. 

یکی از داستان های کتاب شیرین کلیله و دمنه را (با تعدادی از تعلیقات حضرت علامه حسن زاده آملی) (2) تقدیم می کنیم که میتوانید در این داستان صفت حیوانی مکر و نکته های زیبای دیگری را بررسی کنید:

حکایت: [حیله کردن ماهى‌خوار بر ماهیان آبگیر]

آورده‌اند که ماهى‌خوارى بر لب آبى وطن داشت و به قدر حاجت ماهى مى‌گرفت روزگار در خصب و نعمت مى‌گذاشت. چون ضعف پیرى بدو راه یافت از شکار بازماند با خود گفت: دریغا عمر! که عنان گشاده رفت و از وى جز تجربت و ممارست عوضى نماند که وقت پیرى پایمردى یا دست‌گیرى تواند بود و امروز چون از قوّت بازماندم بناى کار خود بر حیلت مى‌باید نهاد و اسباب قوّت، که قوام معیشت بدان است، از این وجه بساخت. پس چون اندوهناک بر کران آب نشست.

پنج‌پایک (3) چون او را از دور بدید پیش آمد و گفت: تو را غمناک مى‌بینم.

جواب داد که، چگونه غمناک نباشم که مادّت معیشت من آن بود که هر روز یگان و دوگان ماهى مى‌گرفتمى و اگر بدان روزگار به سر مى‌بردمى، مرا سدّ رمق حاصل مى‌بود و در ماهى نقصان نمى‌بود. امروز دو صیّاد اینجا مى‌گذشتند و با یکدیگر مى‌گفتند: در این آبگیر ماهى بسیار است، تدبیر ایشان بباید کرد. یکى گفت: فلان جاى بیشتر است؛ چون از آن بپردازیم روى بدین جا نهیم. اگر حال چنین باشد مرا دل از جان شیرین بر باید گرفت و به رنج گرسنگى، بلکه بر تلخى مرگ دل بباید نهاد.

پنج پایک برفت و ماهیان را خبر کرد. جمله نزد او آمدند (4) و گفتند: المستشار مؤتمن (5)، ما با تو مشورت مى‌کنیم و خردمند در مشورت، اگرچه دشمن بود چیزى پرسند، شرط نصیحت فرونگذارد، خاصه در کارى که نفع آن بدو بازگردد و بقاى ذات تو به دوام تناسل ما متعلّق است، در کار ما چه صواب مى‌بینى؟

ماهى‌خوار گفت: با صیّاد مقاومت صورت نبندد و من در آن اشارت نتوانم کرد، لیکن در این نزدیکى آبگیرى دانم که آبش به صفا پرده‌ درتر از گریۀ عاشق است و غمّازتر از صبح صادق، چنانکه دانۀ ریگ در قعر آن بتوان شمرد و بیضۀ ماهى از فراز آن بتوان دید

إذا علتها الصّبا أبدت لها حبکا

 مثل الجواشن مصقولا حواشیها 

لا یبلغ السّمک المحصور غایتها

 لبعد ما بین قاصیها و دانیها (6) 

اگر بدان تحویل توانید کرد در امن و راحت و خصب و فراغت افتید. گفتند: نیکو راى است، لیکن بى‌ معاونت تو نقل ممکن نگردد.

گفت: دریغ ندارم، امّا مدّت گیرد و ساعت تا ساعت صیّادان بیایند و فرصت فائت گردد. و بسیار تضرّع نمودند و منّت‌ها تحمّل کردند تا بدان قرار داد که هر روز چند ماهى ببردى و بر بالایى که در آن نواحى بود بخوردى و دیگران در تحویل تعجیل و مسارعت مى‌نمودند و با یکدیگر پیش‌دستى و مسابقت مى‌کردند و او به چشم عبرت در سهو و غفلت ایشان مى‌نگریست و به زبان عظت (7) مى‌گفت که، هرکه به لاوۀ (8) دشمن فریفته شود و بر لئیم بد گوهر اعتماد روا دارد، سزاى او این است.

چون روزها بدان بگذشت، پنج پایک خواست که (او را) هم تحویل کند. ماهى‌خوار او را بر پشت گرفت و روى بدان بالا نهاد که خوابگاه ماهیان بود. پنج پایک چون از دور استخوان ماهیان بسیار دید دانست که حال چیست. اندیشید که خردمند چون دشمن را در مقام خطر بدید و قصد او در جان شیرین خود مشاهدت کرد، اگر کوشش فروگذارد در خون خویش سعى کرده باشد، چون بکوشد اگر پیروز آید نام گیرد و اگر به خلاف آن فتد، بارى حمیّت و مردانگى و شهامت او مطعون نگردد و با سعادت شهادت او را ثواب مجاهدت فراهم آید. پس خویشتن بر گردن ماهى‌خوار افکند و حلق او محکم بیفشرد، چنان‌که بیهوش گشت و یکسر به زیارت مالک (9) رفت.

پنج‌پایک سر خویش گرفت و پاى در راه نهاده تا به نزدیک بقیّت ماهیان آمد و تعزیت وفات یاران گذشته و تهنیت حیات باقى ایشان بگفت و از صورت حال اعلام داد.

همگنان شاد شدند و وفات ماهى‌خوار را عمرى تازه شمردند.

و إنّ حیاة المرء بعد عدوّه

 و إن کان یوما واحدا لکثیر (10) 

دمى آب خوردن پس از بدسگال

 به از عمر هفتاد و هشتاد سال

و این مثل بدان آوردم تا بدانى که بسیار کس به کید و حیلت خود هلاک شدند.

۰ نظر ۹۴/۰۱/۲۰
۴۰۶۹ بازديد

اثر صفات ذمیمه بر زیبایی خط انسان

صفات و اخلاق ذمیمه در جان انسان اثر دارند و افعالش هم که از نفس و جان او تراوش میکنند، از آن رنگ میگیرند. خط انسان هم یکی از این افعال است. 

حضرت علامه حسن زاده آملی در این باره آورده اند:

"میر عماد حسنى در آداب المشق مى گوید: اگر انسانى جان او ناپاک و آلوده باشد و اندیشه هاى باطل و ناروا داشته باشد، خط و مشق او صحیح و موزون نخواهد شد و خوش و ممتاز نخواهد گردید."(1)

و در جای دیگر فرمودند:

"میر عماد حسنى در فصل اول رساله اش به نام آداب المشق در بیان صفات کاتب فرمود: بدان که کاتب باید از صفات ذمیمه احتراز نماید زیرا که صفات ذمیمه در نفس علامت بى اعتدالى است، و حاشا که از نفس بى اعتدال، کارى آید که در او اعتدال باشد،

مصراع: از کوزه همان برون تراود که در اوست،

پس کاتب باید که از صفات ذمیمه بکلى منحرف گردد، و کسب صفات حمیده کند تا آثار انوار این صفات مبارک، از چهره شاهد خطش سر زند، و مرغوب طبع ارباب هوش افتد."(2)

۶ نظر ۹۴/۰۱/۰۹
۱۵۲۶ بازديد